خداست که درمیزند

به نام خداوند سزاوار پرستش..سلام

حضرت علی ع می فرمایند

نام نیكی كه خداونداز انسان درمیان مردم باقی می گذارد.برای

اوبهترازمال وثروتی است كه دیگری ازاوبه ارث ببرند.

پیرزنی در خواب به خدا گفت : خدایا من خیلی تنها هستم ،

آیا مهمان خانه من می شوی ؟ندایی به او گفت که فردا خدا به

خانه ات خواهد آمد. پیرزن از خواب بیدار شد ، با عجله شروع به

جارو کردن خانه کرد ، رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین

غذایی را که بلد بود پخت ، سپس نشست و منتظر ماند ، چند

دقیقه بعد در خانه به صدا درآمد ، پیرزن با عجله به طرف در رفت

و آن را باز کرد ، پشت در پیرمرد فقیری بود ، پیرمرد از او خواست

تا غذایی به او بدهد ، پیرزن با عصبانیت سر پیرمرد داد زد و در را

بست .نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا درآمد ، پیرزن دوباره در

را باز کرد .این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا

از سرما پناهش دهد ولی پیرزن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان

به خانه برگشت .نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا درآمد ، این

بار پیرزن مطمئن بود که خدا آمده ، پس با عجله به سوی او دوید

و در را باز کرد ،ولی این بار نیز زن فقیری پشت در بود ، زن فقیر از

او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد ، پیرزن

که خیلی عصبانی شده بود ، با داد و فریاد زن فقیر را دور کرد.

شب شد ولی خدا نیامدپیرزن نا امید شد و سر به زمین گذاشت

و خوابید .در خواب به خداگفت : خدایا مگر تو نگفتی که امروز به

خانه ام می آیی؟جواب آمد که : خدا سه بار به خانه ات آمد و تو هر

  سه بار در را به روی او بستی!!!!!!!!!!!!!

پ. ن.

زیباترین آرایش برای لبان تو؛ راستگویی

برای صدای تو؛ دعا به درگاه خداوند

برای چشمان تو؛ رحم و شفقت

برای دستان تو؛ بخشش

برای فکر تو؛ اعتماد

برای قلب تو؛ عشق

و برای زندگی تو؛ دوستی هاست

التماس دعا

مصلحت خدا

به نام خدا

حضرت زهرا س میفرمایند

کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد،

پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.


سلام ....

روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و

زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و

فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد

از مدت زمانی طوفانی رخ داد و لانه او ویران شد...

روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت.

فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان

این گونه می گفت: ” می آید، من تنها گوشی هستم که

غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود

نگه می دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا

نشست.” فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،

گنجشک هیچ نگفت وخدا لب به سخن گشود:

” با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست.

” گنجشک گفت:

” لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه

بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع

چه بود؟ چه می خواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود و

سنگینی بغضی راه بر کلامش بست.سکوتی در عرش طنین انداز

شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت:

” ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را

واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. ” گنجشک خیره در

خدایی خدا مانده بود.خدا گفت: ” و چه بسیار بلاها که به واسطه

محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی.

” اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش

فرو ریخت. های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.


پ.ن بعضی وقتها ما نمیدونیم چی به صلاحمونه بااصرار نابجا

چیزی رواز خدا طلب میکنیم که شاید به ضررمون باشه پس

خودمون روبسپاریم به مصلحت اون خالق بی همتا یاعلی

یاباب الحوائج یاعلی اصغر ع


التماس دعا

تولدبندگیت مبارک

به نام مهربان خالقم خدای بزرگ

امام علی ع میفرمایند:

             زبان، حیوان درنده است، اگر رها شود می گزد.

سلام ....


من امروز هشت ساله شدم !

یک برکه پر از آب مهمان توبود!وتوچقدر مهربان که برکه

پر از مهمان توبود!من 8ساله شدم !

تولد من وقتی اتفاق افتادکه خودم رودرحرم امام رضا (ع) دیدم .

وقتی بود که صاحب یه ارباب مهربان شدم .من سالهاست که

نفس میکشم اما هشت سالست که زنده ام .

زیستن به معنای بودن ،چرا که خیلی ها زنده اند اما از زیستن

چیزی نیاموخته اند.به راستی،سن توچقدر؟؟

من در سال 83باامام رضا ع آشنا شدم .مهربانه باکرامت

خویش مرابرسفره خود نشاند تا لبریزشوم  ازتمام عنایت او.

تا بفهمم که تا آن روز،چه بدزندگی کردم تا بفهمم که معنای

زیستن چیز دیگریست ومن چقدر خوشبخت هستم ! 

روزی،یکی از قبرستانی عبور میکرد،همین طور که سنگ قبر ها

مشاهده میکرد ، متوجه شد که سن افرادبسیار کم روی سنگ

قبرها حک شده است روی یکی سنگ قبر 5سال ،یکی 2سال ،

یکی 7.......کنجکاوشد تابررسی کند.اوفهمیدکه سنی که روی

قبر ها نوشته اند ،زمانیست که آنها درزندگی خود تغیری

داده اند وخوب زیسته انده.به دیگران کمک کرده اندوتوانسته اند

رضایت خداوند راحاصل کنند.

راستی سن شما چقدر است ؟؟؟50سال؟خوش بحالتان!

اما من امروز هشت ساله شدم .

بیاییم از روزی که یک تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کردیم

وتصمیم گرفته ایم که طوری زندگی کنیم که مورد عنایت خداوند

واهلبیت اطهار ع باشیم  مانند آن روز را روز تولد خود معین کنیم

وبه یمن آن روز،جشن تولد بندگی داشته باشیم ..

یک روز زمین ، یک ارباب خوب

مهد تولد توست

وتوای بزرگ بنده خلقت

چقدر خوش  شانسی

که میان 14ارباب زمین

همگی ارباب تو هستند

راستی تولدت مبارک

نوشته روح ا... توکلی

یاعلی بن موسی الرضا ع

پ. ن .این مطلب روتو ماهنامه هشت که واسه عاشقای

امام رضا ع هرماه در شهرمون چاپ میشه خوندم وخیلی به

دلم نشست گفتم شاید شما هم بپسندید.یاعلی

التماس دعا

فرشته ای به نام مادر

به نام یگانه عالم خدای مهربون

خداهمانی است كه مامیخواهیم.

كاش ماهم همانی باشیم كه خد امی خواست ....یاعلی

سلام ...

مولاعلی ع میفرمایند:قلب خود را از کینه دیگران پاک کن،‌

تا قلب آنها از کینه تو پاک شود.



کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:می گویند

فردا شما مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی و

بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟خداوند

پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو

در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهدکرداما کودک هنوزاطمینان

نداشت که می خواهد برود یا نه،گفت :اما اینجا در بهشت، من هیچ

کاری جز خندیدن و آوازخواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.خداوند لبخند زد: فرشته توبرایت آواز خواهد خواند وهر روز

به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد

خواهی بودکودک ادامه داد:من چگونه می توانم بفهمم مردم چه

میگویند وقتی زبان آنها رانمی دانم؟.خداوند او را نوازش کرد و گفت:

فرشتهّ تو، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است

بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت وصبوری به تو یاد

خواهد دادکه چگونه صحبت کنی.کودک با ناراحتی گفت: وقتی

می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟اما خدا برای این سوال

هم پاسخی داشت:فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار

خواهد داد وبه تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.کودک سرش

رابرگرداندو پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم

زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟فرشته ات

ازتو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .کودک

با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگرنمی توانم

شما را ببینم ناراحت خواهم بود.خداوند لبخند زد وگفت: فرشته ات

همیشه دربارهّ من با توصحبت خواهد کرد وبه تو راه بازگشت نزد

من را خواهدآموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بوددر آن

هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.کودک

فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.او به آرامی یک سوال

دیگر از خداوند پرسید:خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفا

نام فرشته ام رابه من بگویید.خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ

داد:نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را .

*** مـادر***

صدا کنی

پ .ن به بزرگمردی گفته شد: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی، تا دعایت مستجاب شود.بزرگمردپرسیدچگونه؟به او گفته شد: به دیگران بگوبرایت دعا کنند چون تو با زبان آنها گناه نکرده ای!

التماس دعا



ادامه نوشته

خدایاشکرت

به نام خداوندي که داشتن او جبران همه نداشته هاي من است.
 مي ستايمش ، چون لايق ستايش است.

امام علی (ع) می فرمایند:

هنگامیکه مقدمات نعمتها به شما می رسددنباله آن را به

واسطه کمی شکر گزاری از خود دور نسازید .


سلام ..شهادت امام سجادع تسلیت باد

امروز روز پر كشيدنِ مردي است كه در ساليان دراز،

غم عظيم عاشورا را لابه لاي بغض هاي مناجات،

به آسمان هديه كرده است .


روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشته‌هاست

و به کارهای آنها نگاه می‌کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از

فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی

را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند، باز می‌کنند، و آنها را

داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید، شما چکار

می‌کنید؟فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد،

گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای

مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم. مرد کمی‌ جلوتر رفت،

باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت

می‌گذارند و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.

مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله

گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های

خداوندی را برای بندگان می‌فرستیم.مرد کمی‌جلوتر رفت و

دید یک فرشته‌ای بی کار نشسته است مرد با تعجب از

فرشته پرسید: شما چرا بی کارید؟فرشته جواب داد: این جا

بخش تصدیق جواب است. مردمی‌که دعاهایشان مستجاب شده،

باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی‌جواب می‌دهند.

مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟

فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند

“خدایا شکر”

الهی شکر الهی شکر الهی شکر


التماس دعا


یامظلوم کربلا

به نام یکتای عالم خدای مهربونم

سلام....

امام حسین ع میفرمایند:
  هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند
 خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.
 


اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ

وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ

وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ

عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

فرارسیدن تاسوعا وعاشورای حسینی وشهادت

امام حسین ع وفرزندان ویاران باوفایش تسلیت باد

عالم همه محو گل رخسار حسین است ،

ذرات جهان درعجب از كار حسین است .

دانی كه چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ،

یعنی كه خدای تو عزادار حسین است.


اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ

يَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ

عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَيْنِ

الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ

الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ...


امان وصدامان ازدل زینب

التماس دعا


ادامه نوشته

یاعلی اصغرع

به نام خداوندي که داشتن او جبران همه نداشته هاي من است
 مي ستايمش ، چون لايق ستايش است

حضرت علی ع می فرمایند:

قیمت و ارزش هر كس به اندازه ی كاری است

كه به خوبی می تواند انجام دهد.
سلام


یاعلی اصغرع
یا باب الحوائج

همایش شیر خواره گان حسینی اولین جمعه محرم


به کدامین گناه کشته شدی؟؟؟؟




لالالالاگل یاس ربابم
مکن خنده زنی خانه خرابم
سوالی میکند مادرعلی جان
توبرخیزوبده جایم جوابم
**************************
ای اختر مدینه و سرباز آخرم
جان میدهی زتیرسه شعبه برابرم
تاپرنشسته تیرعدودرگلوی تو
ازحنجرت چگونه برونش آورم
تیری که حرمله زدبرحلق خشک تو
ای کاش می نشست علی جان به حنجرم
لب تشنه پرزدی به کنارم علی ،ولی
سیراب میشوی به سردست مادرم
باآن لبی که غرق به خون شد به من نخند
کم خنده کن علی به من ودیده ترم
شرمم بود که بی توسوی خیمه روکنم
این جسم بی سرت زچه روتاحرم برم
آبت نداده ام، بخدا آب می شود
آگه شود زغصه مرگت چوخواهرم
اینم زینب سادات چند سال پیش درهمایش شیرخواره گان حسینی


ادامه نوشته

السلام علیک یااباعبدالله حسین ع


به نام خداوندي که داشتن او جبران همه نداشته هاي من است.
 مي ستايمش ، چون لايق ستايش است.

سلام فرارسیدن محرم ماه پیروزی خون برشمشیرتسلیت باد.


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ


هر مؤمنی که بگرید بر قتل حسین(ع) به نحوی که اشک

بر چهره اش جاری شود،خداوند او را جاودانه در خانه ای از خانه های

بهشت جا می دهد. (امام سجاد-ع)



دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است

قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است

سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب

نام زیبای اباصالح و عباس یکی است

******************************************

هر دم به گوشم می‌رسد ، آوای زنگ قافله

این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله

يک زن ميان محملی،اندر غم و تاب و تب است

اين زن صدايش آشناست،ای وای من او زينب است

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ


این عکس زینب ساداته دخترم فدات بشم مامانی


باز محرم شدو دلها شکست
از غم زینب دل زهرا شکست

 باز محرم شد و لب تشنه شد
 از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت
 دجله به خون شد دل صحرا شکست

 قاسم ولیلا همه در خون شدند
 این چه غمی بود که دنیا شکست

محرم ماه غم نیست ماه عشق است
 محرم مَحرم درد حسین است

پ.ن
امام حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود
 افسوس که به جای افکارش زخم تنش را نشان
ما دادند و بزرگترین دردش را بی آبی دانستند


التماس دعا

ادامه نوشته