زن .... جادوی خلقت

به نام خدای دوست داشتنی همه

سلام

حضرت زهرا س می فرمایند:

بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان

تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان

مهربان و بخشنده اند.


خداوند مشغولخلق کردن زن بود، شش روز می گذشت

فرشته ای ظاهر شد و گفت:چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟!
خداوند پاسخ داد : دستور کار او را دیده ای :
اوباید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد .
بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته و قلب شکسته را درمان کند.
او باید شش جفت دست داشته باشد!!!
فرشته از شنیدن این حرف مبهوت شد.
گفت : شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟!!
خداوند پاسخ داد : فقط دست ها نیستند. مادرها باید سه جفت چشم هم داشته باشند !
یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید، از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!!
و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند، بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد ...
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد : این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید !
خداوند فرمود : نمی شود! چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم. او می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج ساله را وادار کند دوش بگیرد.

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد :اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد فرشته پرسید : فکر هم می تواند بکند ؟خداوند پاسخ داد : نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد .فرشته متاثر شد : شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها واقعا حیرت انگیزند ... زن ها قدرتی دارند که همه را متحیر می کند. سختی ها را بهتر تحمل می کنند.بار زندگی را به دوش می کشند، ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.و وقتی عصبانی اند می خندند.برای آنچه باور دارند می جنگند.در مقابل بی عدالتی می ایستند.وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، « نه » نمی پذیرند.بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند. بدون قید و شرط دوست می دارند.وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و وقتی دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند. در مرگ یک دوست، دلشان می شکند.در غم از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند، با این حال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند.قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد.می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد.آنها شادی و امید به ارمغان می آورند.زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند. و خداوند بزرگ ، دانای اسرار است.


پ.ن اول

خداوندا
هم روز را تو ميسازي هم روزگار را، پس امروز را زيباتر بساز!

آمین.

پ.ن.دوم

عزیزانی که علاقه مند به کارهای هنری

هستند ادامه مطلب روبخونند.



التماس دعا

ادامه نوشته

خدا

به نام خداوند مهربون همه

سلام

پیامبر ص میفرمایند :

برای هردردی دوای است ودوای گناهان استغفار است..


دلم را سپردم به بنگاه دنیا

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا


و هر روز برای دلم مشتری آمد و رفت

 و هی این و آن
سرسری آمد و رفت

ولی هیچکس واقعاً اتاق دلم را تماشا
نکرد

 دلم قفل بودکسی قفل قلب مرا وا نکرد.


یکی گفت: چرا این اتاق پر از دود و آه است

یکی گفت چه دیوارهایش سیاه است

 یکی گفت چرا نور اینجا
کم است

و آن دیگری گفت :

 و انگار هر آجرش فقط از غم و
غصه و ماتم است !

و رفتند و بعدش دلم ماند بی مشتری


و من تازه آن وقت گفتم :

خدایا، تو قلب مرا می خری ؟!!!!


و فردای آن روزخدا آمد

 و توی قلبم نشست و در را به روی


همه پشت خود بست و من

 روی آن در نوشتم ببخشید، دیگر


برای شما جا نداریم

از این پس به جز او کسی را نداریم...

پ.ن .اول

امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.
 شاهزاده گفت:

زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.

امیر برگشت و دید هیچکس نیست .
شاهزاده گفت: عاشق نیستی !!!! عاشق به غیر نظر نمی کند

خدایا به خاطر همه لحظاتی که به غیر تو توجه کردیم ما رو ببخش !


پ.ن. دوم

بیاییدکمترخطوط قلبمان را اشغال کنیم
شاید...
خداپشت خط باشد..


التماس دعا

برات بهترین رواآرزو دارم

     به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام

حضرت علی ع می فرمایند :

خویشتن داری، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری.

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی بفهمی زندگی بی عشق

نازیباست دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی بیابی

کهکشانی را درون آسمان تیره شب هابخوانی نغمه ای با مهر


دعایت می کنم، در آسمان سینه ات خورشید مهری رخ بتاباند


دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی بیاید راه چشمت را

سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر


دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی با دل بکوبی

کوبه مهمانسرای خالق خود را


دعایت می کنم، روزی بفهمی با خداتنها به قدر یک رگ گردن،

و حتی کمتر از آن فاصله داری و هنگامی که ابری، آسمان را با

زمین پیوند خواهد دادمپوشانی تنت را از نوازش های بارانی


دعایت می کنم، روزی بفهمی گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو

نزدیک است .

دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد

با عشق،بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست شبانگاهی،

تو هم با عشق با نجوابخوانی خالق خود رااذان صبحگاهی،

سینه ات را پر کنداز نورببوسی سجده گاه خالق خود را


دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی پیدا شوی در اودو دست

خالیت را پرکنی از حاجت وبا او بگویی:بی تو این معنای بودن،

سخت بی معناست


دعایت می کنم، روزی نسیمی خوشه اندیشه ات راگرد و خاک غم

بروباندکلام گرم محبوبی تو را عاشق کند بر نور


دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی با موج های آبی دریا به

رقص آیی و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی بسان

قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی لباس مهربانی بر تن عریان

مسکینی بپوشانی به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی


دعایت می کنم، روزی بفهمی در میان هستی بی انتها باید تو

می بودبیابی جای خود را در میان نقشه دنیابرایت آرزو دارم

که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو

اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد


دعایت می کنم، عاشق شوی روزی بگیرد آن زبانت دست و پایت

گم شودرخساره ات گلگون شودآهسته زیر لب بگویی، آمدم

به هنگام سلام گرم محبوبت و هنگامی که می پرسد ز تو،

نام و نشانت راندانی کیستی معشوق عاشق؟عاشق معشوق؟

آری، بگویی هیچ کس


دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی

ببندی کوله بارت راتو را در لحظه های روشن با او

دعایت می کنم ای مهربان همراه تو هم ای خوب من گاهی دعایم کن

پ.ن اول

خدايا ما را ببخش به خاطر درهايى كه زديم

و هيچ كدام خانه تو نبود....آمین

                                   التماس دعا

ارزش

به نام مهربون هستی خداوند بی نظیر همه

امام صادق ع می فرماید:
چنان ازخدا بترس كه گویا اورامی بینی و

اگر تواورا نمی بینی اوتورامی بیند


سلام فرارسیدن اربعین حسینی تسلیت باد
اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایق‌ها می‌گذرد، و اینک از صدای نحص شلاق خزان بر پیكر آلاله‌ها،
 اربعینی می‌گذرد
 و اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری
 سهم حاملان پیغام
 قاصدک های عترت و عظمت شد.
از آن روز تا امروز چهل روز در سوگ ابرمردی نشستیم
 كه حیات اسلام مدیون رگ‌های پاره پاره اوست. قصه سر و نیزه،
 قصه لب‌های خونین و قرآن، قصه سیلی و
صورت گلگون كودک غمگین و تمام حقیقت هایی كه هر سال از پرده چشمان ما می گذرد را شنیده ایم.                 فدای دلت خانم زینب کبری س

ارزش

یک سخنران مشهور سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار

اسکناس شروع کرداو پرسید چه کسی این بیست دلار را

می خواهد؟دست ها بالا رفت.او گفت:من این بیست دلار را به

یکی از شما می دهم اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم.

او اسکناسها را مچاله کرد و پرسید چه کسی هنوز این ها را می

خواهد؟باز هم دست ها بالا بودند.او جواب داد خوب. اگر این کار 

را کنم چه؟او پول ها را روی زمین انداخت و با کفشهایش آنها را

لگد کردبعد آنها را برداشت و گفت:مچاله و کثیف هستند حالا چه

کسی آنها را می خواهد؟بازهم دستها بالا بودندسپس گفت:هیچ

اهمیتی ندارد که من با پولها چه کردم شما هنوز هم آن ها را می

خواستیدچون ارزشش کم نشد و هنوز هم بیست دلار می ارزید.

اوقات زیادی ما در زندگی رها می شویم، مچاله می شویم

و با تصمیم هایی که می گیریم و حوادثی که به سراغ ما می آیند

آلوده می شویم .و ما فکر می کنیم که بی ارزش شده ایم اما هیچ

اهمیتی ندارد که چه چیزی اتفاق افتاده یا چه چیزی اتفاق خواهد

افتاد.شما هرگز ارزش خود را از دست نمی دهید.کثیف یا تمیز،

مچاله یا چین دارشما هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند

بسیار ارزشمند هستید.ارزش ما در کاری که انجام می دهیم یا

کسی که می شناسیم نمی آیدارزش ما در این جمله است که:

ما که هستیم؟هیچ وقت فراموش نکنید که شما استثناییهستید


پ.ن.اول

تو سه وقت دعا برآورده میشه:

وقت اذان وقتی بارون میاد

و وقتی دلت میشکنه

من وقت اذان زیر بارون دعا کردم

هیچ وقت دلت نشکنه!

پ.ن.دوم

دلم گرم" خداوندیست "که با دستان من گندم

برای یاکریم خانه میریزد!چه بخشنده "خدای" عاشقی دارم!

که میخواند مرا با اینکه میداند گنهکارم!

دلم گرم است میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم...

" برایت من خدا را آرزو دارم "

التماس دعا

مرد گناهكار وتار عنكبوت

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام ...

حضرت علی ع می فرمایید :

در شگفتم از کسى که می‏بیند هر روز از جان وعمر

او کاسته می‏شود ، امّا براى مرگ آماده نمی‏شود .

مرد گناهكار وتار عنكبوت

مرد بدكاری هنگام مرگ ملكه دربان دوزخ را دید ملكه گفت :

(كافیست كه فقط یك كار خوب كرده باشی تا تورا برهاند .

خوب فكر كن .)مرد به خاطر آورد یكبار در جنگلی قدم میزد .

عنكبوتی سر راهش دیده بود وبرای اینكه عنكبوت را لگد نكند

راهش راكج كرده بود .ملكه لبخندی به لب آورد ودراین هنگام

تارعنكبوتی از آسمان نازل كرد تابه مرد جوان اجازه سعود به

بهشت رابدهد .بقیه محكومان نیزاز تاراستفاده كردند.  

وشروع به بالا رفتن كردند .اما مرد از ترس پاره شدن تار

برگشت وآنها رابه پایین هل داد.در این لحظه تارپاره شد ومرد

به دوزخ بازگشت .آنگاه شنیدكه ملكه میگوید .

(شرم آور است كه خودخواهی توهمان خیرتورابه شر مبدل كرد .)

پ.ن.اول

آنگاه که دوست داری همواره کسی به یادت باشد

به یاد من باش که من همیشه به یاد تو هستم .

( از طرف بهترین دوست تو خدا )

پ.ن.دوم

خدایا ، مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با

هزاران قدرت عقل توجیهشان می کنم ، ببخش.

پ.ن. سوم

خستگی را تو بخاطر مسپار که افق نزدیکست

و خدایی بیدار که تو را میبند و به عشق تو همه

حادثه ها میچیند که به یادش باشی و بدانی که

همه بخشش اوست و همینش کافیست!!!

التماس دعا

يامهدي عج

به نام مهربون هستي خداوند زيباي همه

سلام

حضرت علی ع می فرمایند :کمترین حق خدا برعهده

شمااینکه ازنعمت های الهی درگناهان یاری نگیرید.


فرض كن حضرت مهدی (عج) به تو ظاهر گردد...

ظاهرت هست چنانیكه خجالت نكشی؟؟...

باطنت هست پسندیده صاحب نظری...

خانه ات لایق او هست كه مهمان گردد...

لقمه ات در خور او هست كه نزدش ببری...

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت...

داری آنقدر كه یه هدیه برایش بخری...

حاضری گوشی همراه تو را چك بكند؟...

با چنین شرط كه در حافظه دستی نبری...

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران...

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟....

برای فرجش صلوات...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...



پ.ن اول

خدا گويد: تو اي زيباتر از خورشيد زيبايم ،

تواي والاترين مهمان دنيايم ، بدان آغوش من باز است،

شروع كن يك قدم!باتو،تمام گامهاي مانده اش بامن...

پ.ن دوم

به ياد داشته باش هر وقت دلتنگ شدي به آسمان نگاه كن .

كسي هست كه عاشقانه تو را مي نگرد و منتظر توست .

اشكهاي تو را پاك مي كند و دستهايت را صميمانه مي فشارد .

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت .

و اگر باور داشته باشي مي بيني ستاره ها هم

با تو حرف مي زنند . باور كن كه با او هرگز تنها نيستي.

فقط كافيست عاشقانه به آسمان نگاه كني.

پ.ن.سوم

پروردگارا :

آرامش را همچون دانه های برف آرام و بی صدا

بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند ببار آمین

التماس دعا

الهي شكر

به نام مهربان خداي بي همتا

سلام

حضرت علی ع می فرماید :

 

از گنجهاى بهشت; نیكى كردن و پنهان نمودن كارنیك و صبر بر مصیبتها

 

و نهان كردن گرفتاریها یعنى عدم شكایت از آنهااست.


پروردگارا تو را شکر می کنم

برای تمام نعماتی که امسال به من ارزانی داشتی برای تمام

روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری وباران وبرای

غروبهای آرام وشبهای تاریک و طولانی تو را شکر میگویم برای

سلامتی و بیماری برای غمها وشادیهایی که امسال به من

عطا کردی.تو را شکر می گویم برای تمام چیزهایی که مدتی به من

قرض دادی و سپس باز پس گرفتی.خدایا شکرت برای تمام

لبخندهای محبت بار ، دستان یاری رسان ، برای همه آن عشق

و محبت و چیزهای شگفت انگیزی که دریافت کردم.شکر برای

تمام گلها و ستارگان ، برای تمام فرزندان وعزیزانی که دوستم

دارند.خدایا تو را شکر میگویم برای تنهاییم ، برای شغلم ، برای

مسائل و مشکلاتم ، برای تردیدها و اشکهایم ، چرا که همه اینها

مرا به تو نزدیکتر کرد.تو را شکر می گویم برای تداوم حیاتم ،

برای اینکه سرپناهی در اختیارم نهاده ای ، برای غذایم و برای

برآورده کردن تمام نیازم.امسال چه چیزی در انتظارم است.

پروردگارا همان را میخواهم.که تو برایم خواسته ای. تنها از تو

میخواهم،آنقدر به من ایمان عطا کنی تا در هر آنچه بر سر

راهم قرار میدهی تو را ببینم و خواستت را.آنقدر امید و شجاعت

تا نومید نشوم و آنقدر عشق و محبت .هر روز بیش از روز قبل ،

عشق نسبت به خودت و انان که دراطرافم هستند.پروردگارا ،

به من بردباری ، فروتنی ، و تسلیم و رضا عنایت فرما ، خدایا

مرا آن ده که مرا ان به ، و آنچه را که نمیدانم چگونه از تو

بخواهم. پروردگارا ، به من قلبی فرمانبردار، گوشی شنوا ،

ذهنی هوشیار ، و دستانی ساعی عنایت فرما تا بتوانم تسلیم

رضایت گردم و آنچه را که به کمال برایم خواسته ای بر دیده منت

بپذیرم.خدایا ، بر تمام عزیزانم برکت و بهروزی عطاکن و

صلح ودوستی و آرامش بر قلوب انسانها حاکم گردان.

آمین

پ.ن.اول

در آساني خدا را بياد آور تا در سختي وقتي

صدايش ميزني صدايت برايش آشنا باشد

پ.ن .دوم

غرور هدیه ی شیطان است و عشق هدیه ی خداوند.

افسوس که ما هدیه ی شیطان را به هم میدهیم

و هدیه ی خدا را از هم پنهان میکنیم

التماس دعا


حيا

 به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام

روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای

 در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش

 پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر

 میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را
 

بدینگونه سیر نمایند.

بعد از 70 سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت:

 امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم 

آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که

 گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد

 و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او

 طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت

عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه آتش پرست به

دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...

مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد

 او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت،

 مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما

 سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.

 مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت :

 ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو

نگذاشتی آنرا ببرم؟

به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت:

من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم،

 شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا

نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند،

 پشت در خانه اش تا صبح نشستم...
تو بی حیایی،
  
تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و

 هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید،

فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در 

خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی مرد با شنیدن این 

سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد .


پ. ن اول

می گن با هرکی دوست بشی شکل و فرم اونو می گیری

فکرشو بکن…

اگه با خدا دوست بشی ، چه زیبا شکل می گیری

پ .ن دوم
التماس به خدا عزت است

اگربرآورده شود نعمت است و اگربرآورده نشود حکمت است

التماس به خلق ذلت است

اگربرآورده شود منت است و اگر برآورده نشود.خفت است

التماس دعا

مهربونترین خالق

به نام مهربان بی همتا

سلام...

حضرت علی ع می فرمایند :

دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شده است .نه برای رسیدن به خود

فردی بود كه سال ها در كفر بسر مى برد و آشكارا گناه مى كرد.

روزى حضرت موسى (ع ) براى مناجات با خداوند بزرگ به كوه طور

مى رفت كه با او برخورد نمود. از موسى (ع ) پرسید: به كجا

مى روى؟ موسى گفت: براى راز و نیاز و مناجات با خداوند سبحان

مى روم. گفت: براى خداى تو پیامى دارم كه از تو مى خواهم

حتما به او بگویى. موسى قبول كرد. گفت: یا موسى به خداى

خود بگو: مرا از خدایى تو ننگ و عار مى آید و اگر تو روزى دهنده

من هستى، مرا به روزى تو احتیاجى نیست.

حضرت موسى (ع ) از حرفهاى او پریشان و ناراحت شد و بدون

این كه چیزى به او بگوید، به طرف كوه طور روانه شد. پس از اتمام

مناجات، شرم داشت كه حرفهاى آن كافر را به خداوند بگوید كه ناگاه

خطاب آمد:اى موسى ! چرا پیام بنده مرا كه با ما بیگانگى مى كند

و از خدایى ما اعراض ‍ دارد، نرسانیدى؟

موسى (ع ) عرض كرد: خداوندا! خودت بهتر مى دانى كه چه گفت .

خداوند بزرگ فرمود: اى موسى ! به او بگو:

اگر تو از خدایى ما ننگ و عار دارى،

ما را از بندگى تو ننگ و عار نیست و اگر تو روزى

ما نخواهى ما بدون درخواست تو،

به تو روزى مى رسانیم.

موسى (ع ) از كوه برگشت و پیام الهى را به آن كافر عاصى

رسانید.چون او پیام خدا را شنید سر خود را به زیر انداخت و

ساعتى در فكر فرو رفت و آنگاه سر خود را بلند كرد و گفت:

اى موسى! پروردگار ما بزرگ پادشاهى است، كریم بنده نوازى

است، افسوس كه من عمرم را ضایع كردم و روزگارم را به بطالت

گذرانیدم. اى موسى! دین خود و راه حق را به من عرضه فرما.

موسى (ع ) دین حق را به او عرضه داشت و او به یگانگى خدا

اقرار كرد و به سجده رفت و در همان حال جان به جان آفرین

تسلیم كرد و روح او را به علیین بردند.

پ.ن.اول

سعی کن رو قلبت بنویسی: خدایا یادم بده ،

یاد بگیرم ، یادم نره ، یادت کنم.

پ.ن.دوم

پروردگارا

به من بیاموز ، دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند

گریه کنم برای کسانی که هیچگاه غم مرا نخوردند

لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند

و عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند.آمین

چو بشکفد ز لبت غنچه پاک دعا

تو را به فاطمه (س) سوگند التماس دعا

نامه ای از خدا

به نام خداوند سزاوارپرستش

سلام

حضرت علی ع می فرمایند:

 همنشین بی خردمباش كه او خود را برای تو آراید و دوست

دارد تو را چون خود نماید.

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که

جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود

من آنجایم.دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

  ازطرف پروردگارت ...

پ.ن.اول

روزی مجنون از میان سجاده مرد نمازگزاری عبور کرد.
مرد گفت: هی!
مگر نمی بینی که با معشوق خود راز و نیاز میکنم؟
مجنون گفت: من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم
تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟!

پ.ن.دوم

خدایا به فرشتگانت بسپار در لحظه لحظه

نیایش خویش دوستان مرا از یاد نبرند .آمین


چو بشکفد ز لبت غنچه پاک دعا
تو را به فاطمه (س) سوگند التماس دعا

الهی توفیقم ده

  به نام خداوندي که داشتن او جبران همه نداشته هاي من است.

 مي ستايمش ، چون لايق ستايش است.سلام

مولا علی ع میفرمایند:

اگر خدا بر گناهانم وعده عذاب هم نمی داد .لازم بود به خاطر

سپاسگزاری ازنعمتهایش نافرمانی نشود .

        دنیا مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان

بگویی:"سهم منو بده..."دنیا مانند پژواكی كه از كوه برمی گردد،

به تو خواهدگفت: "سهم منو بده..." و تو در كشمكش با دنیا دچار

جنگ اعصاب می شوی.اما اگر به دنیا بگویی: "چه خدمتی برایت

انجام دهم؟..."دنیا هم به تو خواهد گفت: خدمتی برایتان انجام

دهم؟هر كس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به كسی بزند،

بیشترین زیانرا خود از آن خواهد دید،چرا كه هركس در دادگاه عدل

الهی دربرابر اعمال ناروای خودش مسؤول است.به هر كاری كه

دست زدید،نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته

باشید،زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.

درستكارترین مردم جهان بیشترین احترام را بسوی خود جلب

شده می بینند،حتی اگرآماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها

قرار گیرند.از مهم ترین كارهایی كه به عنوان یك آدم بزرگ

می توانید انجام دهید،اینست كه گه گاه به شادمانی دوران كودكی

برگردید.اگر مختارید كه بین حق به جانب بودن و مهربانی یكی را

انتخاب كنید،مهربانی را انتخاب كنید.انتخاب با توست، میتوانی

بگوئی: صبح به خیرخدا جان،یا بگوئی :خدا به خیر کنه، صبح شده

به دل خود مراجعه کنید ونسبت به تمام کسانی که در گذشته

از دست آنها ناراحت شده ایداحساس محبت نمایید هر جا ناراحت

شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید. عفو و گذشت پایه بیداری

معنوی است.عشقم نثارکسی است که با دستپاچگی در جاده‌ها

از من سبقت می‌گیرد.به کسی که در گوشهٔ خیابان به حالت

احتیاج افتاده ‌است، کمی پول بیشتری می‌دهم.

بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت می‌روم و سعی

می‌کنم به آن محیط عشق ببرم.در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت

معنویم بخشش عشق است ونه اینکه یک مسیحی، کلیمی،

بودایی یامسلمان باشم،بلکه با اعمالم سعی می‌کنم شبیه به

مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد ص

 باشم.آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت

غافلند که با صرف نیروی خود در این زمینه،خویشتن را از آرامش و

صفای باطن محروم می کنند.دروغ انفجاری مهلک است در اعتماد

به نفس تو و آینده ایکه برای خود خواهی ساخت.الهی توفیقم ده

که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم.بیش از آنکه مرا بفهمند،

دیگران را درک کنم .پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم.

زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که

بخشیده می شویم، و در مردن است که حیات ابدی می یابیم

پ.ن.اول

گاهی وقتا خدا درها را میبنده و پنجره ها

را قفل میزنه زیباست اگه فکر کنی شاید بیرون

داره طوفان میاد و میخواد ازت محافظت کنه

پ.ن.دوم

خداوندا دوستانى دارم رسمشان معرفت و

يادشان صفاى دل، پس آنگاه كه دست نيازسوى

تو میاورند، پركن از آنچه درمرام خدايى توست .آمین

التماس دعا

روزه داری پسر لقمان حکیم

به نام خداوندي که داشتن او جبران همه نداشته هاي من است.
 مي ستايمش ، چون لايق ستايش است.

مولاعلی میفرمایند:

هیچ شفاعت کننده ای پیروزمندتر از توبه نیست.

لقمان حكیم  پسر را گفت:

امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى،

بنویس.شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛

آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور.

شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.

دیروقت شد و طعام نتوانست خورد.

روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد.

روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،

آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هیچ طعام نخورد.

روز چهارم، هیچ نگفت.

شب، پدر از او خواست كه كاغذها بیاورد ونوشته‏ها بخواند.

پسر گفت: امروز هیچ نگفته‏ام تا برخوانم.

لقمان گفت: پس بیا و از این نان كه بر سفره است بخور و

بدان كه روز قیامت،آنان كه كم گفته‏اند، چنان حال خوشى

دارند كه اكنون تو دارى .

پ.ن. اول 

هفتم صفر تولد امام موسی کاظم ع مبارک


پ. ن.دوم

خداوندا به من زیستنی عطا کن تا در لحظه مرگ

بر بیهودگی لحظه ای که گذشت سوگوار نباشم آمین

پ.ن.سوم

از تصادف جان سالم بدر برده بود

و می گفت زندگی خود را مدیون ماشین مدل بالایش است

و خدا همچنان لبخند می زد

التماس دعا

یارقیه س

به نام مهربان ترین مهربانان خدای سبحان

سلام...

مولا علی ع میفرمایند:

ای مالک اگر شب هنگام کسی را درحال گناه دیدی

فردابه آن چشم گناهش مکن شاید سحرگاهان

توبه کرده باشدوتوندانی...

اولین جمعه ماه صفر مصادف است بابزرگداشت مقام خانم رقیه

بنت الحسین ع هرسال همایش دخترآفتاب اولین جمعه ماه

صفر درشهرمون برگزار میشه خیلی این همایش رودوست دارم اما

امسال مامانم همچین روزی روضه شهادت خانم رقیه س روداره

ومن باید ازصبح برم اونجا این دختر سه ساله بااین دستای کوچکش

خیلی گره ها روباز میکنه هنوز قسمت نشده حرم باصفاش

روزیارت کنم.روز پنجم صفر شهادت این دردانه آقامون

امام حسین ع است ازهمین جا شهادت این بانوی سه ساله

روتسلیت میگم وبرای تک تک شما عزیزان دعا میکنم

این باب الحوائج سه ساله حاجت رواتون کنه شما هم برای

من دعا کنید .انشااله

بهتر ببینیم

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند. روز بعد ضمن

صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن

رخت‌های شسته است و گفت:«لباسها چندان تمیز نیست. انگار

نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس‌شویی بهتری

بخرد.»همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.هربار که زن همسایه

لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد زن جوان

همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن

لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:

«یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس

شستن را یادش داده!»مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار

شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم!»

زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده

می‌کنیم،آنچه می‌بینیم به درجه شفافیت پنجره‌ای که از آن

مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی،

بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم

و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به‌جای قضاوت

کردن فردی که می‌بینیم درپی دیدن جنبه‌های مثبت او باشیم؟


پ.ن.اول

اینو از وبلاگ دوست گلم

ܓܨܓܨ یارب این آدم خاکی تنهاست ܓܨܓܨ

خوندم چقدر زیبا وپر معناست

خدایا لطفا برو و به بعضی از آنهاییکه ایمان آورده اند

یادآوری کن که تو خدا هستی نه آنها !!

التماس دعا


خداجون سلام

به نام خدای مهربون سلام...

حضرت علی ع می فرمایند :

دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شده است .

نه برای رسیدن به خود


الو ... الو... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمیده؟یهو یه صدای مهربون! مثل اینکه

صدای یه فرشتس ،بله با کی کار داری کوچولو؟خدا هست؟!

باهاش قرار داشتم... قول داده امشب جوابمو بده.بگو من

میشنوم . کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار

دارم ...هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم .

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟

فرشته ساکت بود ، بعد از مکثی نه چندان طولانی : نه خدا خیلی

دوستت داره مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست

وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :اصلا اگه نگی خدا

باهام حرف بزنه گریه میکنما...بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛

بگو زیبا بگو، هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..

دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگفت:خدا جون

خدای مهربون، خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا

نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا؟این مخالف تقدیره چرا دوست

نداری بزرگ بشی؟ آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد

مامانم ، ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه

فراموشت کنم؟نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟

نکنه یادم بره هر شبباهات قرار داشتم؟ مثل بقیه که بزرگ

شدن و حرف منو نمی فهمن.مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن

من الکی میگم با تو دوستم مگه ماباهم دوست نیستیم؟

پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه؟ خدا چرابزرگاحرفاشون سخت

سخته؟ مگه اینطوری نمی شه باهات حرفزد...خدا پس از تمام

شدن گریه های کودک:آدم ، محبوب ترین مخلوق من ... چه زود

خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه...کاش همه مثل

تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا

تمام دنیا در دستشان جا میگرفت کاش همه مثل تو مرا برای خودم

ونه برای خودخواهی شان میخواستند . دنیا برای تو کوچک است ...

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی ...

کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخند برلب داشت

در آغوش خدا به خواب فرو رفت.

پ.ن.اول نمیدونم چرا اینقدر این پست به دلم نشست

شاید واسه اینه که بچه ها معصومترین بنده های

خداهستندوحرفاشون راست واز ته دله .

پ.ن. دوم خداوندا من اگر بد کنم تورا بنده خوب فراوان است

ولی تو اگر مدارا نکنی مراخدای دیگر کجاست ؟؟؟!!!؟؟؟

الهی بمیرممممم نازی عزیزم

التماس دعا


عذاب وجدان

به نام خدای مهربون سلام.

حضرت علی ( ع ) می فرمایند:

 نزدیک ترین شما به خداوند ، خوش اخلاق ترین شما است .

یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد. پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینیاشو به پسرک داد. همون شب دختر کوچولو با ارامش تمام خوابیدو خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه چون به این فکر می کرد که همونطوری خودش بهترین تیله اشو یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینیهاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده

نتیجه اخلاقی داستان


 عذاب وجدان همیشه مال كسی است كه صادق نیست


آرامش مال كسی است كه صادق است


لذت دنیا مال كسی نیست كه با آدم صادق زندگی می كند آرامش دنیا مال اون كسی است كه با وجدان صادق زندگی میكند...

پ.ن .آنچه را که نمی توانی فراموش کنی ببخش و

 آنچه را که نمی توانی ببخشی فراموش کن.




پ.ن.دوم
میلاد حضرت عیسی مسیح ع مبارک



التماس دعا